۵/۲۰/۱۳۸۷

شهدای امر بهائی: دکتر علی مراد داوودی

دکتر علی مراد داوودی
شهدای امر بهائی:
دکتر علی مراد داوودی


فاضل گرانقدر بهائی جناب دکتر علی مراد داوودی در سال 1300 ه.ش در قریۀ کوچک شمس آباد از توابع خلخال آذربایجان در خانواده ای مؤمن به امر بهائی به دنیا آمد. مادرش بلقیس از نوادگان فتحعلی شاه قاجار و پدرش اسدالله ساعدالسلطان، نوۀ فرماندار کل گرجستان بود. پدر بزرگ جناب داوودی، داوود خان، پس از شکست ایران در جنگ با روسیه از گرجستان به آذربایجان ایران تبعید گردید. به علت خدماتی که به فتحعلی شاه کرده بود، اراضی وسیعی به او و خانواده اش بخشیده شد.

اول مومن در عائلۀ داوودی، عبدالله خان مسعودالممالک، عموی جناب داوودی بود که سبب ایمان سایر خویشان گردید. الواح متعدده از حضرت عبدالبهاء و توقیعات مبارکه از کِلک حضرت ولی امرالله خطاب به آن خاندان مبارک صادر گردیده است.

دکتر داوودی دوران طفولیت و نوجوانی را در قریۀ شمس آباد که ملک شخصی و خانوادگی ایشان بود، گذراند. ایشان در ده سالگی قریۀ شمس آباد را ترک گفته و مدت هشت سال در تبریز اقامت و تحصیل نمود و به واسطۀ خصوصیات ذاتی خود، مطالعه و تحقیق را بر سرگرمی های مورد علاقۀ همسن و سال های خود ترجیح می دادند. چنانچه با شاهنامه فردوسی و قرآن کریم، مأنوس بودند. در همین ایام بود که ایمان پدر علی مراد به دیانت بهائی علنی شد و امتحانات الهی، خانواده داوودی را مورد آزمایش قرار داد.

علی مرداد پانزده سال بیشتر نداشت که پدرش را از دست داد. درگذشت پدر ضربۀ سنگینی از لحاظ مادی و معنوی برای خانوادۀ داوودی بود. در سال 1320 شمسی پس از اخذ دیپلم به طهران آمد و در دانشگاه طهران ثبت نام نمود و چهار سال در دانشکدۀ ادبیات به تحصیل پرداخت. در آن دانشکده به مطالعۀ ادبیات فارسی و عربی و تاریخ ایران و اسلام و مبانی منطق و فلسفۀ شرق و غرب نزد استادانی نظیر ملک الشعراء بهار، فاضل تونی، محمد باقر هوشیار، غلامحسین صدیقی، عیسی صدیق اعلم، علی اکبر سیاسی، عباس اقبال آشتیانی و یحیی مهدوی پرداخت و در بین دانشجویان و اساتید به عنوان دانشجویی فاضل و کوشا، اشتهار یافت و مورد علاقه و احترام همگان بود.

پس از اخذ لیسانس به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و در دبیرستان های سنندج و زنجان به تعلیم ادبیات فارسی پرداخت. در همین دوران در سنۀ 1331 ه.ش با خانم ملکه آفاق ایران پور که جزء شاگردان وی در شهر زنجان بود، ازدواج نمود که حاصل این ازدواج سه دختر و دو پسر هستند.

علی مراد با حقوق مختصر اداری و درآمد محدودی که از روستا برایشان می رسید، عائلۀ خود را اداره می کرد و با سرمایۀ شخصی برای زارعین، حمام و مدرسه می ساخت و حتی لوازم مورد نیاز اهالی را از طهران خریداری و به آنها هدیه می نمود.

علی مراد در سن 33 سالگی در سال 1955 میلادی در رشتۀ فلسفه در دانشگاه طهران ثبت نام نمود و پس از نُه سال تحصیل و اشتغال به شغل معلمی به اخذ درجۀ دکترای فلسفه نائل آمد. وی اولین کسی است که در رشتۀ فلسفه از دانشگاه طهران، عنوان دکتری گرفت. رسالۀ پایان تحصیل خود را در موضوع "فلسفۀ ارسطو و دکارت" تدوین کرد.

دکتر داوودی پس از اتمام تحصیل در همان دانشکده به تدریس فلسفه مشغول شد. دوران استادی او در دانشگاه که در سال 1964 میلادی آغاز گشت، یکی از پر ثمرترین ادوار زندگی او بود زیرا بیشتر اوقات خود را به مطالعه و تحقیق در مسائل فلسفی خصوصاً فلسفۀ شرق و ادبیات فرانسه و آثار بهائی می پرداخت. حاصل این مطالعات آثار گرانقدری است که از دکتر داوودی به جا مانده که برخی از عناوین این آثار از این قرارند: ( آخرین حدّ معرفت، آزادی، اثبات الوهیّت، اصول اعتقادات اهل بهاء، بهشت و دوزخ، جبر و اختیار، تاریخ شکوه می کند، امر بهائی و فلسفه شرق، انسان اشرف کائنات است، انسان مظهر اسماء و صفات، خدا می آید، دلائل اثبات خدا، دلائل قصور ادراک خدا، سوفسطائیان و رواقیان، روح، مناسبات روح و بدن، فلسفه و دین، موقف اهل سلوک و حقیقت عرفان و .... آثار و مقالات ایشان در چهار جلد کتاب با عناوین "انسان در آئین بهائی"(1987) ، " الوهیّت و مظهریّت" (1991)، " مقالات و رسائل در مباحث متنوّعه " (1993) و "ملکوت وجود " (1998) به کوشش دکتر وحید رأفتی در امریکا و کانادا منتشر شده است.)

حکایت زیر توسط جناب هوشنگ محمودی (یکی از شهدای بهائی که در سال 1359 توسط حکومت اسلامی ایران، اعدام گشتند) نقل گردیده، دلالت بر وسعت معلومات و احاطۀ علمی دکتر داوودی در مواضیع مختلفه دارد. جناب محمودی حکایت کرده اند که وقتی از دکتر داوودی خواسته شد برای ضبط مطلبی با عنوان محبت در استودیو حاضر شود، ولی در هنگام ورودشان به استودیو از ایشان خواسته شد که به جای محبت در مورد ماتریالیسم، مطالبی ایراد نمایند. دکتر داوودی قبول کردند. اما در وقت ضبط و صدابرداری نظر به ملاحظاتی مجدداً از ایشان تقاضا شد مطالبی دربارۀ بقای روح انسانی بیان نمایند. این درخواست نیز مورد قبول ایشان قرار گرفت و با نهایت استادی به انجام رسید.

در خصوص روش تدریس ایشان در مدارس و دانشگاه ها مختصر آنکه وی از محصّلین انتظار داشت که در همه امور دقت کنند. در مدرسه معمولاً مدتی در بیرون کلاس می ایستاد تا به همه فرصت فعالیت بدهد ولی وقتی وارد کلاس می شد، خواستار سکوت مطلق و دقت محصلین بود. در دانشگاه قبل از شروع به درس از یکی از دانشجویان می خواست که خلاصۀ دروس قبل را بیان دارد و سپس خود به تدریس می پرداخت.

فعالیت های امری دکتر داوودی که از اواخر جوانی با خدمت در کمیسیون ها و محافل محلی آغاز شده بود در سال 131 بدیع ( 1353ه.ش) با عضویت در محفل روحانی ملی به شکوفایی کامل رسید، مخصوصاً از سال دوم عضویت که به سِمَت منشی محفل منصوب شدند، به بهترین نحو از عهدۀ مسئولیت های خطیر برآمدند.

در رضوان 1978 میلادی (1357 شمسی) در چهارمین کانونشن بین المللی بهائی در شهر حیفا که برای انتخاب اعضای بیت العدل اعظم تشکیل شده بود، شرکت کردند.

دکتر داوودی در سنین متوالی عضو لجنۀ ملی تصویب تألیفات و نیز لجنۀ نشر آثار امری بودند و آرای صائب ایشان در نشر شایسته آثار مبارکه و مولفین بهائی مورد استفاده فراوان قرار گرفت.

ایشان از سال 130 بدیع ( 1352 شمسی) به خدمات مهمی در زمینه نشر معارف بهائی موفق گردیدند از جمله انتشار جزوات هجده گانۀ موسوم به مطالعه معارف بهائی به وسیله لجنۀ ملی مطالعات و انتشارات که دکتر داوودی از اعضای موثر و برجسته آن محسوب می شدند.

تدریس مسائل و کتب امری به جامعه خصوصاً جوانان بهائی وجهۀ همت ایشان بود که با تأسیس موسسه عالی معارف بهائی به کمال خویش رسید. این موسسه به هدایت بیت العدل اعظم الهی در پیام نوروز 131 بدیع، با برنامه ای منظم در سال 132 بدیع آغاز به کار کرد و مسئولیت آن از روز اول از جانب محفل روحانی ملّی بر عهدۀ دکتر داوودی و بدیع الله فرید گذاشته شد. دکتر داوودی علاوه بر مسئولیت های دیگر عهده دار تدریس مسائل عرفانی و فلسفی گردیدند و دانشجویان را با عرفان غنی اسلامی و آثار گذشتگان آشنا کردند.

با ازدیاد مسئولیت های امری، دکتر داوودی اوقات تدریس در دانشگاه و امور مربوط به ترجمۀ کتب فلسفی را بسیار تقلیل داد و ضمناً برای اوقاتی که صرف خدمات امری می کرد، حقوقی قبول ننمود و حتی از دریافت هزینۀ مسافرت که برای امور امری انجام می داد، صرف نظر کرد.

در سال 1357 چون ادامۀ تدریس در دانشگاه را غیر ممکن یافت از استادی در دانشگاه استعفا داد. در آن ایام پر خطر دکتر داوودی همواره آمادۀ استقبال از بلایا بود و از همیشه خوشحال تر می نمود. خانواده اش تصور می کردند این آرامش او ناشی از ترک کار و آزادی بیشتر او برای انجام خدمات امری است. به خصوص که در آن اوقات بیش از گذشته به افراد خانوادۀ خود توجه می نمود و به تفریح و تحصیل آنان رسیدگی می کرد.

حیات دکتر داوودی وقف ایفای وظیفه اش نسبت به خانواده و جامعۀ بهائی بود که افراد آن را جزء خانوادۀ خود می دانست و به سعادتی که برای خدمت به این خانوادۀ بزرگ به او عنایت گردیده افتخار می نمود.

زندگی پر ثمر دکتر داوودی خیلی زود به انتها رسید او نه فقط تحصیلات، تحقیقات و مطالعاتش را برای بالا بردن سطح معلومات خویش دنبال می نمود بلکه مقصد اصلی او انجام وظیفه ای مقدس در قبال جامعه بود و چون ستاره ای درخشان، احبای الهی را از وسعت معلومات و اخلاق روحانی خود بهره مند می ساخت.

دکتر داوودی در آثارش از مبادی و تعالیم مبارکۀ امر بهائی برای تبیین و توضیح هر چه دقیق تر مکاتب فکری بهره می گرفت و به همین جهت روش او در تحلیل مسائل علمی و فلسفی کم نظیر و بسیار قوی و نیرومند جلوه می کرد.

دکتر داوودی معتقد بود که از طریق فلسفۀ مثبت و دانش واقعی می توان به حقیقت پی برد، اما در مقام اول عمیقاً اعتقاد داشت که امر بهائی حقیقت نهایی است. از نظر او دیانت بهائی وسیله نجات است نه فلسفه و دانش. به نظر او عقاید ابن سینا، بیرونی، فارابی و ملا صدرا مباحثی است که در خدمت توضیح پدیده های عالم وجود در می آید. به همین جهت دکتر داوودی به فلسفۀ شرق بیش از فلسفۀ ایده آلیسم غرب تمایل داشت. البته همواره از تعصب و واپس گرایی مذهبی انتقاد می کرد. به نظر دکتر داوودی ایمان به امر بهائی و اجرای دستورات الهی، عالی ترین وسیلۀ نجات بشر است.

دکتر داوودی در وهلۀ اول یک بهائی مومن و در مرحلۀ بعدی فیلسوفی متفکر بود. ایمان عمیق دکتر داوودی به دیانت، وی را وادار به مطالعۀ فلسفه کرد. برای او تاریخ فلسفه وسیلۀ شناخت حدود علم و راهگشای افکار جدید بود.

میراث پر ارزش دکتر داوودی برای جامعه بهائی و غیر بهائی، در قالب نوشته ها و تقریراتش را باید با تمرکز فکر مطالعه کرد تا به عمق دانش وی پی برد.

این دانشمند شهیر و استاد بی نظیر فلسفه، در تاریخ بیستم آبان ماه 1358 توسط مأمورینی مجهول الهویّه، ربوده شد و به شهادت رسید.

(تلخیص با اندکی تصرف از کتاب انسان در آئین بهائی، جلد اول، فلسفه و عرفان، به کوشش وحید رأفتی، صص 28 تا 53 و جلد سوم صص 2 تا 14)

می توانید برای اطلاعات بیشتر از شرح زندگی این دانشمند فقید، به آدرس زیر مراجعه فرمائید:

۴ نظر:

ناشناس گفت...

بسیار جالب وتاثیر گذار بود. چه خوب است اگر کتابهای ایشان و یا حداقل قسمتهایی از کتب ایشان را برای مطالعه در وبلاگتان بگذارید .

'آوای دوست' گفت...

دوست عزیز، با تشکر از لطف شما، لیستی از تقریرات دکتر علی مراد داوودی، جهت اطلاع در وبلاگ قرار داده شد.

همچنین توجه شما را به مطلب زیر جلب می نمایم:

«عقل در حكمت مشاء از ارسطو تا ابن سینا» عنوان كتابی است از دکتر علی مراد داوودی كه به تازگی از سوی انتشارات حكمت منتشر شده‌است.

به‌گزارش خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا)، كتاب «عقل در حكمت مشاء» به شرح آرا ارسطو درباره نفس و اشرف قوای آن یعنی عقل پرداخته است و سیر آرای مشائیان پس از ارسطو، از جمله فیلسوفان مسلمان درباره این موضوع آمده‌است.

دکتر علی مراد داوودی این كتاب را به این قصد تالیف كرده كه مقدمه‌ای بر ترجمه او از رساله در باب نفس ارسطو باشد و زمینه درك و فهم آن را میسر كند.

از جمله آثار ایشان می توان به ترجمه كتابهایی چون شناسایی و هستی نوشته مینار، تاریخ فلسفه دوره یونانی نوشته امیل بریه، روح فلسفه قرون وسطی نوشته آتین ژیلسون اشاره كرد.

كتاب «عقل در حكمت مشاء از ارسطو تا ابن سینا» تالیف دکتر علی مراد داوودی به تازگی از سوی انتشارات حكمت منتشر و در بیست و یكمین نمایشگاه كتاب تهران عرضه شده‌است.
جانتان خوش باد.
--------------------------------

خبرگزاری کتاب ایران:
http://www.ibna.ir/vdcewf8z.jh8opi9bbj.txt

ناشناس گفت...

www.drdavoodi.org

'آوای دوست' گفت...

با تشکر از شما دوست عزیز که لینک ارزشمند فوق را ارسال نموده بودید، برای استفاده راحت تر کاربران عزیز، این لینک در پایان متن اصلی قرار گرفت.